استیسی و بابایی این داستان - ماجراهای نستیا و گل جادویی
1٬102 نمایش • 2 سال قبل

استیسی و بابایی
5٫5میلیون بازدیددر این ویدیو استیسی و بابایی نستیا و پدر روزهای خوشی داشتند. نستیا به پیرزن کمک کرد و یک گل جادویی به عنوان هدیه دریافت کرد. پس از آن، نستیا برای تغذیه بچه گربه ها به مزرعه رفت. و سپس او و پدرش آزمایشات واقعی را در آزمایشگاه انجام دادند و یک فوم بزرگ ایجاد کردند.

استیسی و بابایی این داستان "جشن روز تولد"
9:37 22هزار

استیسی و بابایی این داستان - جمع شدن در استخر
11:03 16هزار
اولین نفر باشید!!!