استیسی و بابایی این داستان - هیولاهای جنگلی خالی

در ویدیو استیسی و بابایی استیو و مگی در جنگل کمپ می زنند. مگی می ترسد - او می تواند سایه های هیولایی شکل را درست بیرون چادر ببیند! اما استیو فقط به او می‌خندد و می‌گوید که هیولاها وجود ندارند و فقط سایه‌هایی از حیوانات جنگل هستند. مگی تصمیم می گیرد آن را به او ثابت کند! زمان برای جادوی مگی است! هنگامی که استیو از خواب بیدار می شود، در حال پرواز در جنگل است ... یک جنگل خالی از سکنه! او با هیولاهای شبح آور مانند اجنه یا غول ها ملاقات می کند. همراه با استیو آواز بخوانید - برو، اجنه ترسناک، برو، برو کنار! حالا استیو به هیولا اعتقاد دارد؟